بررسى افسانه جزيره خضراء
مجتبى كلباسى
|
در دو شماره گذشته، موضوع ((جزيره خضراء)) از دو زاويه، مورد بحث قرار گرفت:
1. بررسي سند و متن داستان؛
2. بررسي تاريخي و جغرافيايي داستان.
اختلاف در سند، تناقضدر متن و نيز ريشههاي تاريخي و رواني شكلگيري اين داستان، از جمله مواردي بود كه بدان پرداخته شد. در اين قسمت، داستان ياد شده، از زاويه ديگري مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مثلث برمودا
در جنوب غربي ايالات متحده آمريكا، منطقهاي وجود دارد كه به مثلث برمودا معروف است. رسانههاي غربي، با افسانه سازيهاي جهت دار درباره آن، خواستهاند اين منطقه را، منطقهاي مرموز و پرخطر قلمداد كنند.
در اين مقاله ضمن بررسي اين موضوع، تطبيق نابهجاي آن بر ((جزيره خضراء)) مورد نقد و ارزيابي قرار خواهد گرفت.
موقعيت جغرافيايي برمودا ((Bermuda))
در مقابل ايالتهاي جورجيا، كارولينا و فلوريداي آمريكا، جزايري به نام ((برمودا)) وجود دارد. در جنوب اين جزاير، جزاير باهاما، پرتوريكو، دومينيكن، هائيتي، جامائيكا و كوبا قرار دارد.
جزاير ((برمودا))، با 4/54 كيلومتر در 934 كيلومتري شرق سواحل آمريكا قرار دارد و متشكل از 150 جزيره مرجاني است كه فقط بيست مورد آن قابل سكونت است. جمعيت آن حدود، 650000 هزار نفر و نژاد مردم آن سياه، سفيد و دورگه است. اكثر مردم آن جا پروتستان است و هاميلتون مركز آن ميباشد.
((برمودا)) از قديميترين مستعمرات انگلستان است.
مثلث برمودا
اين مثلث، يك مثلث فرضي است كه رأس آن، جزاير برمودا و قاعده آن، ايالات متحده آمريكا (ايالتهاي جنوب شرقي) و اضلاع آن كشورهاي كوبا، هائيتي، دومينيكن و جامائيكا را شامل ميگردد.(1)
وضعيت كشورهاي واقع در منطقه مثلث برمودا
كوبا - با بيش از 160 جزيره - در جنوب سواحل فلوريداي آمريكا و شمال غرب درياي كارائيب واقع شده است.
جمعيت آن در سال 1979 م. حدود ده ميليون نفر بوده است كه اكثراً مسيحياند و زبان آن اسپانيولي است.
تاريخچه كوبا
كريستف كلمب در 1492 م. سواحل شرقي كوبا را كشف كرد. در آن زمان، يك ميليون نفر سرخپوست در آن جا زندگي ميكردند. در سال 1511 م. اسپانياييها كوبا را مستعمره خود قرار دادند. با كاهش جمعيت بومي جزيره (در اثر كشتار و فشار استعمارگران)، اسپانياييها شروع به وارد كردن بردگان آفريقايي كردند. كوبا، از سال 1950 م. به بعد مركز اجتماع كشتيهاي حامل غنايمي شد كه از دنياي جديد، به دست ميآمد.
دريانوردان فرانسوي و انگليسي، پيوسته براي اسپانياييهاي كوبا، ايجاد مزاحمت ميكردند. اين كشور، در قرن هفدهم محل رقابت شديد، قدرتهاي اروپايي بود.
مبارزه كوباييها، براي استقلال در سالهاي 1820 م. با فراز و نشيب همراه بود و اسپانياييها، با شدت و خشونت، استقلال طلبان را سركوب ميكردند.
هزاران كوبايي به آمريكا گريختند و يا تشكيل انجمنهاي سري، مبارزات چريكي خود را آغاز كردند كه ده سال به طول انجاميد؛ ولي تسلط اسپانياييها بر كوبا باقي ماند.
ايالات متحده آمريكا، علاقهمند بود كه كوبا را به خود ملحق سازد؛ ولي جنگهاي داخلي آمريكا مانع آن شد.
در فوريه 1898 م. كشتي زرهپوش متعلق به نيروي دريايي آمريكا، در ساحل هاوانا منفجر شد و اين بهانهاي گرديد تا آمريكا، به جنگ كوتاه مدتي با اسپانيا بپردازد. تجهيزات اسپانياييها در سانتياگو، منهدم شد و بالاخره آنان در معاهده پاريس 1898 م. كوبا و پروتوريكو را به آمريكا واگذار كردند. از اين پس، كوبا به وسيله آمريكاييها اداره ميشد. آنان پايگاهي در ((گوانتانامو)) ايجاد كردند (كه هم اكنون نيز در دست آمريكا است).
در سه دهه اول قرن بيستم (1900 تا 1930) بارها نظاميان آمريكا در كوبا مداخله كردند. حكومت دستنشانده آنان در ((كوبا))، با اختناق تمام، سلطه آمريكا را برقرار ميساخت. مالكيت آمريكاييها بر بيشتر بخشهاي اقتصادي كوبا، مشكلات اين كشور را به صورت حادي در آورد و سرتاسر كوبا، پر از فساد، فقر، قمار و انحرافات جنسي گرديد.
مبارزه مردمي كوبائيان، به رهبري كاسترو، با شدت تمام از جانب دولت دست نشانده و نيروهاي آمريكايي، سركوب شد؛ ولي كاسترو در سال 1959 م توانست پس از نبردهاي فراوان، وارد ((هاوانا)) شده، و قدرت را به دست گيرد.
در 25 اكتبر همان سال، هاوانا به وسيله هواپيماهاي مزدوراني كه از سوي آمريكا سازمان يافته بودند، بمباران شد.
كاسترو نيز اموال آمريكاييها را - كه مالك 90 % املاك و اكثر بخشهاي اقتصادي و مهم كوبا بودند، مصادره كرد.
فشارهاي آمريكا، كوبا را به انعقاد قرارداد با شوروي واداشت. آمريكا با سازماندهي هزاران كوبايي گريخته از آن كشور، به كوبا حمله كرد و جنگ خليج خوكها را به وجود آورد. در اين حمله، مزدوران آمريكايي، دچار شكست سختي شدند.
در 1962 م. شوروي، پاسگاه موشكي در كوبا ايجاد كرد كه خطر جنگ سوم جهاني را به وجود آورد و با تهديدات آمريكا، شوروي پايگاههاي خود را تعطيل كرد.
هائيتي (Haiti)
((هائيتي)) نيز از مستعمرات اسپانيا بود. رقابت بين استعمارگران اروپايي، موجب بروز جنگهاي متعددي، در اين منطقه شد. فرانسويان و انگليسيها، به حمايت از دزدان دريايي، به آزار اسپانياييها ميپرداختند؛ بالاخره فرانسويان آن جا را متصرف شدند و تا اوايل قرن نوزدهم، هائيتي را در استعمار خود داشتند.
مبارزات طولاني مردم و بردهها در هائيتي، با قساوت تمام به وسيله فرانسويان سركوب شد. هائيتي اكنون از كشورهايي است كه زير سلطه آمريكا قرار دارد و به عنوان ايالت پنجاه و دوم آن كشور، شناخته ميشود.(2)
باهاما (Bahamas)
باهاما، شامل حدود 70 جزيره و 2000 جزيره صخرهاي است. كريستف كلمب در 1492 م. آن را كشف و به اسپانيا ملحق كرد. در قرن هفده و هيجدهم ميلادي، بين انگليس و اسپانيا، جنگهايي بر سر ((باهاما)) روي داد كه منجر به تصرّف آنها در سال 1783 م. به وسيله انگليس شد.
باهاما، به مدت 190 سال، تحت الحماية انگليس بود تا اين كه در سال 1973 م. به استقلال رسيد.
جامائيكا و دومينيكن
وضعيت اين كشورها نيز كمابيش، همانند كوبا، باهاما و هائيتي بود. رقابت استعمارگران اروپايي و ظهور قدرت جديدي به نام ((ايالات متحده آمريكا)) در مجاروت آنها، شرايط زير را براي اين منطقه فراهم كرد:
1. كودتاهاي متعدد متكي به نفوذ استعمارگران؛
2. رقابتهاي فشرده نظامي به ويژه در درياهاي منطقه؛
3. مبارزات مستمر و پيگير مردم به شكلهاي مختلف نظامي و سياسي.
جنگ سرد
پس از پايان جنگ جهاني دوم و با ظهور دو قدرت بزرگ (آمريكا و شوروي) و تقسيم مناطق مختلف جهان در بين خود؛ شرايط بروز جنگ سرد و رقابتهاي مختلف سياسي - اقتصادي و نظامي در بين اين دو قدرت، آغاز شد.
هر كدام از اين قدرتها، در پي بسط نفوذ خويش و حفظ آن - به ويژه در مناطق استراتژيك - بودند.
از جمله مناطق بسيار مهم، منطقه ((مثلث برمودا)) بود؛ چرا كه با فاصله كمي در نزديكي ايالات متحده آمريكا قرار داشت و منطقهاي كاملاً مهم و سوقالجيسي، براي تسلّط بر اقيانوس اطلس، درياي كارائيب، آمريكاي مركزي و لاتين به شمار ميرفت.
سوابق استعماري آمريكا، در اين منطقه موجب بروز حركتهاي رهاييبخش گستردهاي شد و شوري نيز - كه شرايط را براي حضور در اين منطقه مساعد ميديد - با پشتيباني از اين حركتها، جاي پاي خود را در منطقه، محكم كرد و در سالهاي جنگ سرد، كوبا و مثلث ((برمودا)) را، به عنوان يكي از مناطق مهم اين مرحله از قرن بيستم، مطرح ساخت.
تحريك ضد انقلابيان و ايجاد درگيريهاي مختلف در منطقه، از ديگر حوادث دهههاي 1950 - 1970 ميلادي است.
افسانهسازيهاي استعمارگران
سالهاي طولاني حضور استعمارگران در اين منطقه و رقابتهاي موجود در بين آنها و مبارزات و سركوب هايي كه صورت ميگرفت؛ زمينه را براي پيدايش افسانهها و تخيّلات فراهم كرد؛ به طوري كه بسياري از حوادث به وجود آمده؛ به عوامل ناشناخته، نسبت داده ميشود.
از ديگر مواردي كه بايد دزدان درياي در اين دوره مورد توجه قرار داد، موضوع دزدان دريايي و حمايت رقيبان استعماري از آنها براي ضربه زدن به منافع رقيب است. طبيعي است كه اين دزدان دريايي، مايل نبودند از خود نام ونشان به جا بگذارند؛ بلكه صرفاً به دنبال اهداف خويش بودند.
مجموعه اين عوامل، فضايي ابهامآميز و ترسناك را بر منطقه حاكم كرد و زمينه را براي شكلگيري ((افسانهها)) و ((انتساب حوادث به عوامل ناشناخته)) آماده نمود.
بررسي مدارك موجود
با بررسي و پژوهش مدارك مربوط به حوادث ((مثلث برمودا)) روشن ميشود كه ريشه بسياري از آنها، فقط در مطبوعات است؛ آن هم نه مطبوعاتي نامعتبر و غيرقابل اعتماد كه براي جلب مشتري و خوانند، و مطلبي را منتشر ميسازند تا شمارگان بيشتري پيدا كنند.
غيرقابل اعتماد بودن مداركي، مانند روزنامهها و مجلات، در اين گونه موضوعات، مسألهاي نيست كه نيازمند دليل باشد؛ زيرا اگر كسي به اين گونه رسانهها اعتماد كند، به سرعت با سؤالات فراوان روبهرو خواهد شد.
از اين رو استناد به چنين مدارك و يا مدارك و عناوين ناشناخته، هيچ مطالب علمي را اثبات نميكند.
((مثلث برمودا)) و آب و هواي آن
مثلث برمودا و كشورها و مناطق واقع شده در آن، از نظر آب و هوا و جريانهاي دريايي، وضعيت ويژهاي دارند. جريان آبهاي گرم ((گلف استريم)) - كه از خليج مكزيك آغاز شده و تا شمال درياي اطلس ادامه مييابد - يكي از اين ويژگيها است.
اين جريان آب گرم - كه با فشار زياد، از خليج مكزيك به سمت اقيانوس اطلس جريان دارد - شرايط خاصي را در منطقه ايجاد ميكند. تلاطم آب دريا، غرش امواج، مه گرفتگي و... از جمله خصوصيات اين جريان است.
((گلف استريم)) ( Gulf Stream) مهمترين جريان دريايي است كه از خليج مكزيك (واقع بين كوبا و فلوريدا) شروع ميشود. اين جريان با سرعت پنج كيلومتر در ساعت، حركت ميكند و پهناي آن 145 كيلومتر است. ژرفاي آن در برخي نقاط، به 800 متر ميرسد و در هر دقيقه، دو بليون تن آب را در امتداد سواحل ((فلوريدا)) بر روي هم ميخزاند.
((گلف استريم))، در امتداد ساحل اقيانوس اطلس (در اطراف آمريكا) حركت ميكند. سپس از دماغه ((كاد)) (در ماساچوست) گذشته، به طرف مشرق ميپيچد، آن گاه عرض اقيانوس اطلس را طي ميكند و بر عرض آن افزوده ميشود. در آن جا حرارتي كه از نواحي گرمسير با خود آورده بود، از دست ميدهد و به شعبههاي زيادي تقسيم ميشود. يكي از آنها، سواحل ((ايسلند)) را ميشويد و ديگري كرانههاي ((انگلستان و نروژ)) را در مينوردد و در آن جا يخهاي قطبي را به عقب ميراند وشاخه بزرگي از آن نيز در امتداد سواحل آفريقا، به جنوب ميپيچد.(3)
خصوصيت ديگر آن، وزش طوفانهاي موسمي است كه با سرعت بالاي يكصد كيلومتر، در اين مناطق ميوزد. شدّت اين جريانات، به حدي است كه در موارد متعددي، ايالات شرقي آمريكا را نيز دربرميگيرد وموجب بروز خسارات فراوان، در اين منطقه ميگردد.
نتيجهگيري
از مجموع مطالب گذشته، روشن ميشود كه ((مثلث برمودا))، به دليل شرايط مختلف سياسي، نظامي و جغرافيايي، منطقهاي حادثهخيز است و به همين دليل و نيز وجود انگيزههاي سياسي براي مخفي ماندن عوامل حادثه ساز، باعث شكلگيري افسانه هايي در اذهان مردم و سپس در مطبوعات و رسانهها شده است.
مناطق ديگر خطرخيز جهان
در برخي نقاط كره زمين نيز محدودههايي يافت ميشود كه ((خطرخيز)) هستند و به جهت حوادثي كه در آن رخ داده است، شهرتي كسب كردهاند؛ مانند ((مثلث شيطان)) در اقيانوس آرام و در نزديكيهاي ژاپن قرار دارد و به دليل كثرت حوادث دريايي در آن به ((مثلث شيطان)) معروف شده است.
ترافيك سنگين هوايي و درياي منطقه برمودا
((جزيره برمودا)) - سالانه پذيراي صدها هزار جهانگرد است - و نيز ساير مناطق واقع شده در ((مثلث برمودا))، از پرترافيكترين مناطق دريايي و هوايي جهان به شمار ميآيد. دهها خط هوايي، روزانه به اين منطقه پرواز دارند و صدها خط دريايي در اين منطقه، به حمل مسافر و بار مشغولاند و هيچ توجهي به افسانههاي ساخته شده درباره ((مثلث برمودا)) ندارند.(4)
تبليغات استعماري
استعمارگران و ابرقدرتهاي جهان - به ويژه آمريكا و رسانههاي غربي - هر زمان كه سياستشان اقتضا كند، فضاهايي را ايجاد ميكنند كه بسيار اغفال كننده و وارونه نشان دهنده حقايق است.
در مورد ((برمودا)) نيز همين پديده - به دلايلي كه قبلاً گذشت - اتفاق افتاده است.
مثال مشهور و جاري اين مدعا، تبليغات فريبكارانه آمريكا درباره تروريسم است. مجموعه تبليغات جهاني درباره ((تروريسم)) براي كسي كه آن روي سكه را نديده باشد، ترديدي باقي نميگذارد كه فلسطينان، حزب الله و...، ترووريست هستند و آمريكا و اسرائيل، از خود دفاع ميكنند!
تبليغات جهت دار، درباره ((مثلث برمودا)) و حادثههاي آن نيز براي برخي افراد بياطلاع و يا افسانهگرا، چنين تخيلي را پيش آورده كه واقعاً در آن جا خبر ويژهاي است. براي مثال همين شرايط، زمينه را براي سوءاستفاده برخي از فرصتطلبان، فراهم ميساخت. آنان با اختفاي كشتيهاي خود، خبر از ناپديد شدن آن ميدادند و از شركتهاي بيمه، غرامت دريافت ميكردند. سپس همان كشتي را با نام ديگر و تغيير بعضي از ظواهر، در نقطهاي ديگر به ثبت رسانده و مجدداً ميفروختند و يا از آن بهرهبرداري ميكردند.
گزارشهاي نظامي
يكي از مستندات داستانسرايان ((مثلث برمودا))، گزارشهاي نظامي است. گرچه به نظر ميرسد بيشتر آنان، ساختگي و بدون مدرك باشد؛ ولي اين نكته روشن است كه ((مسائل نظامي)) از اخبار سرّي به شمار ميرود و در بسياري از موارد، پس از خبرهاي ساختگي نظامي، به جهت ردگمكردن و پوشش دادن به حركات نظامي، انتشار يافته است.
بنابراين درمقوله خبرهاي نظامي، بايد اين مطلب مورد توجه باشد، خصوصاً وقتي سند اخبار رسانهها باشد.
موقعيت جزيره خضراء
چنان كه در شمارههاي پيشين بيان شد، محل ((جزيره خضراء)) در درياي سفيد مديترانه) فعلي است. اين وصف، از گذشتههاي بسيار دور، براي اين دريا اطلاق ميشد و هم اكنون نيز به همين نام خوانده ميشود. دليل آن نيز رسوبات سفيد رنگ بستر دريا است؛ به گونهاي كه آب آن، سفيد به نظر ميرسد. چنان كه درياي سياه و درياي سرخ نيز به همين دليل، سياه و سرخ ناميده شدهاند .
بنابراين محل ((جزيره خضراء)) در داستان جزيره با سواحل غربي اقيانوس اطلس و جزاير برمودا و امثال آن ارتباطي ندارند.
خدشه بر چهره مهدويت و امام زمان
گذشته از اشكالات متعدد و تاريخي داستان ((جزيره خضراء))، تطبيق آن بر ((مثلث برمودا)) علاوه بر آن كه ترسيمي نادرست و غيرمعتبر است؛ چهره امام زمان (عج) را نيز مخدوش ميسازد.
آنچه در داستان ((جزيره خضرا)) آمده، آن است كه كشتيهاي دشمنان غرق ميشود؛ نه اين كه تعداد زيادي هواپيما و كشتي - آن هم بدون آن كه خصومتي داشته باشند - به قعر دريا فرستاده ميشوند و يا از صحنه روزگار محو ميشوند.
چنين تصوراتي، اساساً با رسالت امام زمان (عج) و سيره آن حضرت و پدران گرامياش، در تضاد كامل است. چه اين كه غرق و نابود كردن اموال كساني كه خصومتي با آن حضرت ندارند، كاري نيست كه در شأن پيشوايان معصوم(ع) باشد.
بناي برباد و اقرار بر خداوند
از جمله گناهان بسيار بزرگ، در واقع نسبت دادن دروغ و افترا، به خداوند و اولياي او است. قرآن مجيد در موارد متعددي، اين حقيقت را بيان فرموده است: ((و من اظلم ممن افتري علي الله كذباً))؛ ((چه كسي ستمكارتر است از كسي كه به خداوند دروغ ببندد)).
اساس داستان ((جزيره خضراء))، چيزي نيست كه بتوان آن را به امام زمان (عج) نسبت داد و بر حسب موازين شناخته شده، به هيچ وجه قابل اعتماد و استفاده نيست.
با وجود اين همه ضعف و كاستي، متأسفانه برخي افراد ساده لوح و سطحينگر، نه تنها به اين نكته توجه ندارند؛ بلكه با تطبيقي بيجا و نامعقول، چهره امام زمان (عج) را مخدوش نموده و آن را به گونهاي ترسيم ميكنند كه هيچ نسبتي با شخصيت آن حضرت و پدران گرامياش ندارد.
در مورد ((جزيره خضراء)) و تطبيق نادرست آن بر ((برمودا)) بايد گفت:
يكم. اصل داستان غير قابل قبول است؛
دوم. ((جزيره خضراء)) در درياي مديترانه است، نه اقيانوس اطلس؛
سوم. وقايع ((مثلث برمودا)) ساخته رسانههاي غربي و افسانهسازان است؛
چهارم. بر فرض كه افسانههاي ((برمودا)) صحيح باشد، هيچ ربطي به امام زمان و مقام آن حضرت ندارد.
--------------------
پينوشتها:
1. محمود محبوب، گيتاشناسي كشورها.
2. مهرداد بهرتن، گنجينه فرهنگ و علوم، ج 1 ص 47.
3. گيتاشناسي كشورها.
4. براي اطلاع از خطوط هوايي دريايي برمودا به آدرس زير در اينترنت مراجعه كنيد:
www.Bermuda_online.org
منبع : [مجله انتظار شماره 3 : - اعتقادي |
:: موضوعات مرتبط:
*****مهدویت***** ,
مقالات ,
,
:: برچسبها:
مهدویت ,
انتظار ,